loading...

آئین مستان

متن اشعار میلاد امام حسن,اشعار میلاد امام حسن,شعر میلاد امام حسن,میلاد امام حسن,متن اشعار ولادت امام حسن,ولادت امام حسن,شعر ولادت امام حسن,متن اشعار ولادت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6710 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3816 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 470 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

اول تو را سرشته و انسان درست کرد

شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد

بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد

تا از من خراب مسلمان درست کرد

می خواست رحمتش همه جا را بغل کند

با اشک های چشم تو باران درست کرد

باید برای بندگی سجده هایمان

یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد

بالم اگر به درد پریدن نمی خورد

یک سایبان که می شود از آن درست کرد

من زندۀ نسیم مسیحا دم توأم

آدم اگرشدم به خدا آدم توأم

تو ابتدای نسل طهورای کوثری

تو رود خانۀ زهرای اطهری

باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند

تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری

کار خداست این که پیمبر پسر نداشت

وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری

نسل مطهر نبوی، نسل دختری است

با این حساب تو حسن ابن پیمبری

گفتند زاده ی اسد الله غالبی

صبح جمل که شد همه دیدند حیدری

می خواستند پیش همه کوچکت کنند

کوری چشم عایشه ها از همه سری

یک روز اشک و گریه برای تو میکند...

...با شصت روز اشک حسینی برابری

ای ارشد تمام پسر های فاطمه

ای اولین حسین سحر های فاطمه

ای آسمان تر از همه، بالاتر از همه

ای بی کران تر از همه، دریا تر از همه

تو زودتر به دامن زهرا نشسته ای

پس این توئی تو، بچه زهراتر از همه

ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم

ای جملۀ همیشه بفرماتر از همه

ما سال هاست رهگذر کوچۀ توأیم

مانند یک فقیر سرِ کوچۀ توأیم

مهتاب چشم های تو خورشید پرور است

هر کس که طالعش حسنی نیست کافر است

اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی

یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است

اصلاً شما نیاز نداری به معرکه

وقتی لب سکوت تو شمشیر حیدر است

قسمت نبود تا که ببینند مردمان

بازوی تو ادامۀ فتّاح خیبر است

فردا ملک به نام تو تکبیر می زند

صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند

امشب اگر نگات هوای قَرَن کند

امید می رود که نگاهی به من کند

زیبنده است بال و پر صد فرشته را

زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند

کُشتی بگیر پیش همه با برادرت

شاید کسی بیاید و جانم حسن کند!

بهتر همان که در به در هر گذر شود

بالی که روی بام تو فکر چمن کند

این یا کریم مثل همه قصد کرده است...

...بر روی گنبدی که نداری وطن کند

بعد از تو ای امیر کفن پاره ها کسی

لازم نکرده است تنم را کفن کند

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 462 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

از عالم بالاست شمیمی که رسیده

این سفرهٔ رنگین و نعیمی که رسیده

امشب به در خانه معبود ببخشند

هر بنده عاصی و رجیمی که رسیده

اینان همه یک نور ز یک خُلق عظیمند

پس اوست همان خُلق عظیمی که رسیده

معراج طلوعش پر جبریل بسوزد

سوغاتی عرش است حریمی که رسیده

آقای کرم هست ولی بهترش این است

گوییم خداوند کریمی که رسیده...

مرآت دگر آمده در جمع خداها

یک قبله اضافه شده بر قبله نماها

باز اسم شما شور به جان غزل آورد

وصف تو نوشتم لب شعرم عسل آورد

بر مصحف دل تا که زدم دست تفعّل

بر طالع مجنون تو خیرالعمل آورد

مختل شده از سیل بروها و بیاها

جایی که رُخت روی به اهل محل آورد

با آمدنت فتنه کفار به هم خورد

تیغت چه بلایی سر آل جمل آورد؟

دشمن همه جا گفت: که مانند علی کیست؟

کو هر چه به دنیا پسر آورد یل آورد

×××

از مصحف لب هات کلامی اگر آید

تیری است در اندیشه خامی اگر آید

با دستِ پُر از نزد تو دل می رود حتی

صرفاً جهت عرض سلامی اگر آید

دیگر گره ی کار کسی بسته نماند

در بین دعاها ز تو نامی اگر آید

سلمان رود از خرمن الطاف نگاهت

امثال همان مردک شامی اگر آید

مدیون تو و صلح تو و صبر تو باشد

از بعد تو تا حشر امامی اگر آید

با همت تو بیرق اسلام به پا ماند

صلح تو بنا بود اگر کرب و بلا ماند

آن قدر بلندی که مرا پست نوشتند

از بود تو نابودِ مرا هست نوشتند

آن قدر کریمی که در این میکده ما را

از باده سر ریز تو بد مست نوشتند

آن قدر کریمی تو که الگوی کرم را

از زاویه بخشش آن دست نوشتند

آن قدر کریمی که دگر راهِ گدا را

در کوی کرم بعد تو بن بست نوشتند

آن قدر وسیعست کرم خانه قلبت

بر سفره تو هر که رسیدست نوشتند

یک بوسه ببخش از لب خود کام مرا هم

بنویس هلاک نگهت نام مرا هم

هر چند سر کوی تو بی چیز و فقیریم

تا وصله نعلین تو هستیم امیریم

تو سبزترین خطه سر سبز خدایی

ما خشک ترین منظره زرد کویریم

منت کش آقای کریم خودمانیم

از دست کسی غیر تو منت نپذیریم

دیوانگی عشق تو بر ما حرجی نیست

«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست»

مگذار به پشت در میخانه بمیریم

تا صاحب این خانه کسی غیر شما نیست

میخانه چرا جای من بی سر و پا نیست؟

تنهایی و غربت همه جا یار دلت بود

یک عمر فقط درد کَس و کار دلت بود

سنگینی دستی که تو را اشک نشین کرد

چل سال غم و غصهٔ سر بار دلت بود

چون موی زمستانی ات از بین نمی رفت

آن لکه خونی که به دیوار دلت بود

پس خوب شد آن زهر به داد دلت آمد

ور نه که به جز زهر مددکار دلت بود؟

با این که خودت هر نفست مقتل دردی است

«لایوم...» ولی روضه خون بار دلت بود

با گنبد و گل دسته و یک صحن خیالی

سر می کند این دل... که رسد روز وصالی

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 428 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

امشب دوباره دست حق اعجاز می کند

قفل زبــان و طبع مرا بـاز می کـنـد

امـشب امین وحی خدا عـاشقانه تا

بــیــت گــلـیـن فــاطـمـه پـرواز می کند

بعد از سلام و عرض ارادت به مصطفی

تـبریک حـق به محضرش ابراز می کند

زهرا چه مادرانه در آغوش می کشد

طفلـی کـه پلک مـی زند و نــاز می کند

مولا چــه عـارفـانـه و بـی تاب روزه را

با بوسه بـر لبان حسن باز می کنـد

ماه تمام نیمه ی ماه خدا دمید

دلبند فاطمه حسن مجتبی رسید

گفتند بی بدیلی و دیدیم برتری

از هرچه گفته اند و شنیدیم بهتری

خلق و جمال و خوی و خصالت محمّدیست

آیینه ی تمام نمای پیمبری

استاد رزم توست علی شاه لافتی

آموزگار قاسم و عباس و اکبری

چه در زمان صلح چه هنگام جنگ و رزم

در هر دو حال باز امامی و رهبری

کوری چشم طایفه ی ابتر و حسود

تو اولین پیاله ی صهبای کوثری

با دیدن تو چشم همه مات می شود

زهرا پس از تو مادر سادات می شود

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 480 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

مسیر عشقبازان سوی یار است

زمین عشقبازی كوی یار است

به هر جان بنگری بینی خدا را

كه دائم در تجلی روی یار است

اگر دعوت شدی در این ضیافت

زیمن مقدم نیكوی یار است

شب قدری كه قرآن گشته نازل

همه قدرش زعطر بوی یار است

اگر دلها در این شبها خدایی است

بدان ماه مبارك مجتبایی است

حسن سرمایه ی زهرا و حیدر

مبارك سوره ی قرآن داور

دلیل بركت نسل محمد

حسن زیباترین تفسیر كوثر

پس از جد و اب و ام، مجتبی هست

برای چهارده معصوم، سرور

بود نزد خدایش آبرو دار

به نام او گنه از دوش بردار

خدا را شكر نامت بر لب ماست

كه نام تو صفای مكتب ماست

حسینت بر تو ما را رهنمون است

رسیدن بر تو اوج مذهب ماست

اگر اهل مناجات خدایی

نگاه تو صفای هر شب ماست

دوچشمت از گدا خسته نباشد

درت بر سائلان بسته نباشد

نبی هنگام دیدار تو، مدهوش

كه دیدار تو از سر می برد هوش

بدی دیگران و خوبی خود

كنی با حسن خلق خود فراموش

ادب سازی كنی، در كودكی هم

به نزد مرتضی هستی تو خاموش

بود عمری كه از زهرا بخواهیم

كند ما را به راه تو كفن پوش

اگر از نام ثاراله مستیم

رهین لطف و احسان تو هستیم

تو قرآن كریم و راستینی

خداوند كرم روی زمینی

تمام سوره ی المومنونی

كه فرزند امیرالمومنینی

زتو كم خواستن نوعی گناه است

تو دست باز رب العالمینی

تو آنی كه بدون شك بگویم

حسین و كربلا می آفرینی

تو با صلحی كه اندر كوفه كردی

مسیر عشق را مكشوفه كردی

الا ای كه به هر دوران غریبی

نشان تو بود، جانان غریبی

معاویه تو را بهتر شناسد

كه تو در لشگر یاران غریبی

زیارتنامه هم حتی نداری

قسم بر تربت ویران غریبی

امام دوم خانه نشینی

زنامردی نامردان غریبی

تو كودك بودی و غربت كشیدی

تو مادر را به خاك كوچه دیدی

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 444 زمان : نظرات (0)

 ولادت امام حسین (ع)

 

وقتی كه خدا خویش گرفتار حسن شد

خلقت همه یكباره خریدار حسن شد

جایی كه شود خالق ما عاشق مخلوق

این جاست كه دل عاشق و بیمار حسن شد

دانید كه مجنونیِ مجنون ز كجا بود

آن روز كه او لایق دیدار حسن شد

پرسند كجا یوسف كنعان شده عاشق

آن روز كه خود راهی بازار حسن شد

موسای نبی هر چه به كف داشت ز اعجاز

از ناحیۀ نام گهر بار حسن شد

عیسی اگرش بود دم گرم مسیحا

خود زنده ز یك غمزۀ دل بار حسن شد

آتش به خلیل است اگر بَرد و سلامت

یكدم متوسل سوی انوار حسن شد

از بسكه هلال رمضان زلف شكن بود

كامل شد و آئینۀ رخسار حسن شد

عباس اگر هست علمدار برادر

دیده است كه ارباب، علمدار حسن شد

انگار دوباره مُتجلّا شده حیدر

زهراست كه مادر شد و بابا شده حیدر

انبوهِ ملك آمده از عرش تماشا

گویند كه این یوسف زهراست خدایا!

این قامت رعنا، به خدا بُرده به مادر

این هیبت زیبا به خدا بُرده به بابا

خاضع تر از این طفل كه دیده است به گهوار

از لحظۀ اول بكند سجده به یكتا

گیسوی مُجعّد به رویش ریخته تا گوش

چشم سِیهَش بُرده دل از حضرت طاها

این گونۀ هموار و این چشم گشاده

دیوانه كند هركه شود شاهد آقا

لعل لب او بوسه گهِ ناب پیمبر

این خال سیاه است همان لؤلؤ لالا

خوشروتر از این ماه ندید است سماوات

او اَحسن خلق است و تبارك و تعالی

آیات و روایات مؤید به ولایش

دوم ولیِ خلق امامِ همه دنیا

او اصل صلات است و صلات است به او فرع

هرجا كه اصول است فروع است مقفّا

با هركه دلش غرق تمناست بگویید

واللهِ حسن یوسف زهراست بگویید

بی مهر حسن هیچ دو دنیا نمی ارزد

بی روی حسن وعدۀ عقبا نمی ارزد

بی محضر او دل نَبَرد رشك به جنّات

بی حب حسن جنت اعلا نمی ارزد

افطار محبّین همه از لعل لب اوست

ورنه رطب و آب گوارا نمی ارزد

بی حب حسن صوم و صلات است معطّل

یك عمر عبادت به مصلا نمی ارزد

دردی كه شفا یافتۀ دست حسن نیست

یك ذره دم گرم مسیحا نمی ارزد

هركس حسنی بود حسینی شود آخر

بی طاعت او آیت عظما نمی ارزد

صلح حسنی جنگ حسینی است به والله

بی فهم و بصیرت سپه ما نمی ارزد

"تا یار كه را خواهد و میلش به كه باشد"

ورنه همۀ عمر، تقلّا نمی ارزد

بایست ادا كرد همه حق امامان

بی نام حسن خطبۀ غرّا نمی ارزد

گیریم كه نار آمد و با نور در افتاد

((با هادی دین هركه درافتاد ور افتاد))

تا مدح و ثنا، فاصله بگذار بماند

در وصف حسن گفتنِ اسرار بماند

ما این همه گفتیم ولی یار غریب است

آن غربت و تنهاییِ بسیار بماند

سرلشگرِ بی لشگرِ اسلام حسن بود

در معركه شد بی كس و بی یار بماند

یك عمر كشید از غم آن كوچه ز دل، آه

خونِ جگر و زهر شرربار بماند

با چاه، علی درد دلِ خویش بیان داشت

امّا حسنش با دلِ خونبار بماند

گفتیم كه كوفی نشویم، آه از این درد

افسوس، حسن مانده و مختار، بماند

یك كار برای دلِ دلدار نكردیم

با روی سیه وعدۀ دیدار بماند

طاقت كه نداریم اقلّاً به خود آئیم

رَهدار كه داریم اقلّاً به خود آئیم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 453 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسین (ع)

 

نیمه ماه رسید و قمری می آید

خبر آمد که مبارک سحری می آید

ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون

تا شنید از خود او ماه تری می آید

رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند:

صبح خورشید ز سمت دگری می آید

حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد

تا شنید از همه بخشنده تری می آید

ای کرم زاده، کرم پیشه، کریم بن کریم

ای علی زاده ی از ریشه کریم بن کریم

ای حسن نام و حسن خلق و حسن جلوه حُسن

کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه حسن

همه را با کرم ات مست گدایی کردی

عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی

لطف تو آمد و دل های ولایی را برد

کرم ات آبروی حاتم طایی را برد

آن قدر جود نمودی که دلم بی تاب است

هر کجا اسم شما هست گدایی باب است

دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی

دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی

تو در اوجی و به پایین نظرها داری

تو عزیزی و به مسکین نظرها داری

به همه از کرم و لطف شما خیر رسید

کرم ات، هم به محبان تو، هم غیر رسید

سفره انداختی و این همه مهمان داری

تو خودت معجره ای، آیۀ قرآن داری

یک جهان عبد و گداهای پریشان داری

فکر کردم نکند ملک سلیمان داری!

مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری ست

نه نگفتی به کسی، دست عطایت جاری ست

چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟

چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟

چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟

هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است

ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز

ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز

به جهانی همه دم  لطف و عطای تو رسید

چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟

اسم تان آمد و گل های زمین وا شده اند

پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند

ای که در طایفۀ جود، کریم ات خواندند

مثل بسم الله رحمن رحیم ات خواندند

پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید

باز انعام رساندید و بفرما گفتید

سر این سفره به والله نشستن دارد

روی ارباب خداییش که دیدن دارد

پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد

پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد

ای کریم از تو به ما  هر چه بگویید رسید

دل من از تو به سر منشاء توحید رسید

 

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 106
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 349
  • آی پی دیروز : 484
  • بازدید امروز : 1,144
  • باردید دیروز : 5,239
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 21,557
  • بازدید ماه : 102,177
  • بازدید سال : 1,312,101
  • بازدید کلی : 19,817,929